حجت‌الاسلام رستمی: رکن قدرت جمهوری اسلامی، همراهی و اتحاد عموم جامعه با رهبری است

حجت‌الاسلام رستمی: رکن قدرت جمهوری اسلامی، همراهی و اتحاد عموم جامعه با رهبری است

رئیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری(مدظله‌العالی) در دانشگاه‌هابا بیان اینکه رکن قدرت جمهوری اسلامی، همراهی و اتحاد جدی عموم جامعه با رهبری است، گفت: در فضای عمومی، جریان جدی بی‌‌‌انگیزه‌‌‌ کردن جوانان، نا امیدسازی، سیاه‌‌‌نمایی، سلب اعتماد و به چالش جدی کشیدن رکن اصلی قدرت انقلاب اسلامی است.

به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری فارس، حجت الاسلام والمسلمین رستمی رئیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری(مدظله‌العالی) در دانشگاه‌ها، در چهاردهمین نشست سالانه اندیشمندان و استادان درس انقلاب اسلامی دانشگاه‌های کشور که به میزبانی حرم مطهر حضرت شاهچراغ علیه السلام، در سالن شهید آیت‌الله دستغیب برگزار شد، ضمن عرض تسلیت به مناسبت سالروز وفات حضرت ابوطالب علیه السلام گفت: ایشان بزرگ حامیِ پیامبر(ص)، پدر دوازده امام و پدر پیامبر(ص) در کودکی و به نوعی شخصیت جلیل‌‌‌القدری است که اسلام به او مدیون است. از جناب آقای دکتر کلانتری و عزیزان انجمن علمی انقلاب اسلامی و جناب آقای دکتر مؤذنی و سایر عزیزانی که برای برگزاری این مراسم اهتمام داشته‌‌‌اند، سپاسگزارم.
وی اظهار کرد: ایام دهه فجر انقلاب اسلامی و چهل و پنجمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی و معجزه بزرگ الهی در دوران معاصر است. در انقلاب اسلامی با یک پدیده مواجهیم که گاهی این پدیده به تغییر نظام سیاسی در یک محدوده جغرافیایی فروکاهی می‌‌‌شود. واقعیتی که در انقلاب دیده می‌‌‌شود، هم از نظر تحلیل عرصه نظام بین الملل و هم از نظر دیدگاه رهبران انقلاب اسلامی، این است که ما با یک اتفاق فراتر از تغییر نظام سیاسی یا انقلابی که منجر به تحولات درون قلمرو یک کشور می‌‌‌شود، مواجهیم. در فرمایشات امام راحل(ره) این تعبیر فراوان است که، قرار است انقلاب، مقدمه ظهور باشد. یک آرمان بلندی که از زمان بعثت و در فرمایشات نبی مکرم(ص) در خطبه ایشان در حجةالوداع اشاره شده است و همه اهل بیت(علیهم السلام) وعده آن را داده‌‌‌اند و همه پیروان اهل بیت(ع)، انتظار آن را داشته‌‌‌اند، بحث ظهور و حاکمیت امامی از فرزندان اهل بیت(ع) بر عالم است که جزء وعده‌‌‌های مسلم و متواتر اهل بیت(ع) بوده است. این امر به‌‌‌گونه‌‌‌ای برای شیعیان مسلم بوده است که از "زمان" آن سؤال می‌‌‌کردند.
رستمی خاطرنشان کرد: این اتفاق بزرگ و وعده الهی است که وراثت ارض به مستضعفین برسد و ائمه(ع)، صالحان در عالم باشند و این انتظاری که در دل همه معتقدان به مکتب حق ایجاد شده است، در روایات ظهور گاهی به برخی از مقدمات آن اشاره شده است. در روایت معروف امام موسی کاظم(ع) آمده است: « رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ قُمَّ یَدْعُو النَّاسَ إِلَی الْحَقِّ یَجْتَمِعُ مَعَهُ قَوْمٌ کَزُبَرِ الْحَدِیدِ لَا تُزِلُّهُمُ الرِّیَاحُ الْعَوَاصِفُ وَ لَا یَمَلُّونَ مِنَ الْحَرَبِ وَ لَا یَجْبُنُونَ وَ عَلَی اللَّهِ یَتَوَکَّلُونَ وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِین» (بحار الانوار، ج ۶۰، ص۲۱۶) « مردی از اهل قم مردم را به سوی حق دعوت می‌کند و قومی گرداگرد او جمع می‌شوند به صلابت پاره‌های فولاد، تند بادها آنان را به‌ لرزه درنمی‌آورد و از جنگ خسته نمی‌شوند و ترس به خود راه نمی‌دهند و بر خدا توکل می کنند و سرانجام، پیروزی از آن متقین است.» و نیز روایت دیگری از امام باقر(ع): « کَأَنِّی بِقَوْمٍ قَدْ خَرَجُوا بِالْمَشْرِقِ یَطْلُبُونَ الْحَقَّ فَلَا یُعْطَوْنَهُ ثُمَّ یَطْلُبُونَهُ فَلَا یُعْطَوْنَهُ فَإِذَا رَأَوْا ذَلِکَ وَضَعُوا سُیُوفَهُمْ عَلَی عَوَاتِقِهِمْ فَیُعْطَوْنَ مَا سَأَلُوا فَلَا یَقْبَلُونَهُ حَتَّی یَقُومُوا وَ لَا یَدْفَعُونَهَا إِلَّا إِلَی صَاحِبِکُمْ قَتْلَاهُمْ شُهَدَاءُ أَمَا إِنِّی لَوْ أَدْرَکْتُ ذَلِکَ لَأَبْقَیْتُ نَفْسِی لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ» « گویی می‌بینم مردمی در مشرق خروج کرده‌‏اند و خواستار حقّ هستند، ولی به ایشان داده نمی‌شود. آنان مجددا خواستار حق خود می‌شوند؛ اما به آنان داده نمی‌شود. پس چون چنین می‌بینند شمشیرهای خود را بر گردن خویش می‌افکنند(آماده کارزار می‌شوند). پس آنچه می‌طلبند به ایشان می‌دهند، ولی ایشان از پذیرفتن آن خودداری می‌کنند تا این‌که قیام نمایند و آن‌را به کسی تحویل نمی‌دهند مگر به صاحب شما! کشتگان‌‌شان شهید هستند. بدانید اگر من خود آن‌را درمی‌یافتم، حتما خود را برای صاحب این امر نگاه می‌داشتم.» (الغیبة، ص۲۷۳). مرحوم علامه مجلسی در آخر این روایت می‌‌‌فرماید که ممکن است مصداق این روایت، صفویه باشد و دعا می‌‌‌کند که به ظهور وصل شود. این تعبیر صریح به "صاحبُکُم" حرف عجیب و تکان-دهنده‌‌‌ای است. و یا در روایتی که در مورد افرادی است که زمینه‌‌‌ساز ظهور هستند، آمده است که آنان با محبت «روح الله» دور هم جمع شده‌‌‌اند.

رئیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری(مدظله‌العالی) در دانشگاه‌ها اظهار کرد: امام خمینی(ره) در میلاد پیامبر(ص) در ابتدای انقلاب فرمود: «اینکه چهارده کنگره از کنگره های قصر ظلم خراب شد، به نظر شما نمی‌‌‌آید که یعنی در قرن چهاردهم این کار می‌‌‌شود، یا چهارده قرن بعد این کار می‌‌‌شود؟ به نظر شاید بیاید این محتمل هست که این بنای ظلم شاهنشاهی بعد از چهارده قرن از بین می رود و بحمداللّه از بین رفت. بتها همه به رو افتادند، این بتها هم خواهند از بین رفت، حالا چه بتهایی که تراشیده بودند از سنگ یا بتهایی که خود ملتها یا بعض از ملتها می تراشند با آدم. اینها هم رفتنی هست، منتها ما حوصله مان کم است.» (صحیفه امام رحمت الله علیه). اینها اتفاقاتی است که چه در مبانی معرفتی ما، و چه در بیان رهبران انقلاب اسلامی، به‌‌‌صورت جدی و صریح آمده است. حضرت آیةالله العظمی خامنه ای(دام ظله) از جمله شخصیت‌‌‌هایی هستند که مطالعات تاریخی و بحث توجه به فلسفه تاریخ و توجه به سنت‌‌‌های حاکم در عالم، در ایشان جدی است.
وی پیرامون سیر فکری رهبر معظم انقلاب(مدظله العالی) گفت: ایشان یک سیر فکری دارند که دچار تغییر نشده است. یعنی فرمایشات ایشان از سی سال پیش حدود سال ۱۳۷۰ که در مسجد امام حسن مجتبی(ع) داشته‌‌‌اند و حتی قبل از انقلاب تا اکنون یک جریان به هم متصل است و معتقد است که ما در آستانه یک تحول بزرگ تاریخی هستیم. تحولی که دوره تاریخی را به قبل و بعد خود، تقسیم می‌‌‌کند. اما تفاوت آن با سایر تحولات تاریخی این است که همانند بعثت پیامبر(ص)، قبل و بعد آن با یکدیگر بسیار متفاوت است، و از جنس تحولات بزرگی است که از درون جوامع و انسان‌‌‌ها آغاز می‌‌‌شود و آثار بیرونی هم دارد که از آن به عنوان یک پیچ تاریخی یاد می‌‌‌کنند. در سال ۱۳۷۰ فرمودند: «در همه موارد جبهه‌ای که در نهایت عقب‌نشینی کرده، همان جبهه‌ی متکبر و مستکبر بوده است. اینجاست که تاریخ روز به روز تکامل پیدا کرده است. تفسیر الهی تاریخ، این است. تکامل تاریخ، یعنی این.» (۲۷/۰۶/۱۳۷۰) ایشان به جریان‌‌‌های مارکسیستی از تاریخ اشاره می‌‌‌کنند و آن را نگاه پستی به تکامل تاریخی می‌‌‌دانند. تکامل تاریخی این است که در مواجهه دنیاداران با حرکت انبیا، آنچه که در نهایت پیروز می‌‌‌شود، حرکت‌‌‌های الهی و حرکت انبیاست. در سال ۱۳۷۹ فرمودند: «هنوز بشریّت به نقطه شروع آن صراط مستقیم نرسیده است؛ آن در زمان حضرت ولیعصر ارواحنافداه محقّق خواهد شد.» (۱۲/۰۹/۱۳۷۹). در اینجا می‌‌‌فرماید این جریان بناست، بشریت را به شاه‌‌‌راهی برساند که ما در ان مسیر هستیم ولی در دوره حضرت ولی عصر(عج) در این شاه‌‌‌راه قرار می‌‌‌گیریم. باز فرموده‌‌‌اند: « تمدّن اسلامی به صورت کامل در دوران ظهور حضرت بقیةاللَّه ارواحنافداه است. در دوران ظهور، تمدّن حقیقی اسلامی و دنیای حقیقی اسلامی به وجود خواهد آمد.» (۱۴/۰۷/۱۳۷۹) « اگر خدای متعال اراده بفرماید، ما صحنه‌ها و مراحل گوناگون خواهیم دید. ما در آینده باید شاهد چیزهای بزرگ باشیم. تاریخ دارد عوض می‌شود. یکی از پیچ‌های مهم حرکت تاریخ، در زمان من و شما دارد طی می‌شود. پیچهای تاریخ، در طول سالهای متمادی طی می‌شود. گاهی عمر یک نسل یا دو نسل، در تاریخ یک لحظه است. ما در یکی از همان پیچهای عمده و در یکی از همان نقاط عطفیم.» (۲۷/۰۶/۱۳۷۰).
رستمی گفت: در سال ۱۳۹۳ بعد از اتفاقات بیداری اسلامی و بهار عربی، مژده‌‌‌هایی از زبان رهبر معظم انقلاب شنیدیم و انقلاب کشورهای عربی از جمله مصر، تونس، بحرین، سوریه شکست می‌‌‌خورد و ظاهراً جهان اسلام با بحران‌‌‌هایی مواجه می‌‌‌شود که به آن آسیب می‌‌‌زند و ظاهر تحول رو به جلو نیست و یک عقب‌‌‌گرد است که در مصر، آقای مبارک می‌‌‌رود و آقای مُرسی می‌‌‌آید که معاون وی بوده است. در تونس نیز یک شبه کودتا اتفاق می‌‌‌افتد. ظاهر کار، عقب گرد است ولی حضرت آقا می‌‌‌فرماید که اینها اتفاق خاصی نیست. « نگاه به اوضاع سیاسی جهان و منطقه نشان میدهد که ما در مقطع حسّاسی هستیم؛ به معنای واقعی کلمه، امروز یک پیچ تاریخی است. این را بدانید! اگر قوی نباشید زور خواهید شنفت؛ نه از آمریکا و غرب، حتّی از موجودی مثل صدّام. اگر قوی نباشید به شما زور میگویند، بر شما تحمیل میکنند. باید قوی بشوید.» (۱۶/۰۴/۱۳۹۳) « امروز تاریخ جهان، تاریخ بشریت، بر سر یک پیچ بزرگ تاریخی است. … امروز در میان امت اسلامی، بیشترین جاذبه متعلق است به اسلام، به قرآن، به مکتب وحی؛ که خدای متعال وعده داده است که مکتب الهی و وحی الهی و اسلام عزیز میتواند بشر را سعادتمند کند. این یک پدیده‌ی بسیار مبارک و بسیار مهم و پرمعنائی است. …

این پیچ تاریخی‌ای که گفتم، عبارت است از تحول از سیطره‌ی چنین دیکتاتوری‌ای به آزادی ملتها و حاکمیت ارزشهای معنوی و الهی؛ این پیش خواهد آمد؛ استبعاد نکنید.» (۱۰/۱۱/۱۳۹۰) این وعده الهی است که همه باید همت کنیم و خداوند هم به کار ما برکت دهد. « شک نکنید که در زمان خود، در زمان متناسب، تمام آمال و آرزوها و داعیه‌ها و شعارهای ملت ایران نه فقط نسبت به خود این کشور، بلکه نسبت به دنیای اسلام و امت اسلامی و جامعه‌ی بشری تحقق پیدا خواهد کرد. … آن وقت چه اتفاقی می‌افتد؟ مسیر تاریخ دنیا تغییر پیدا خواهد کرد؛ مسیر تاریخ عوض خواهد شد.» ( ۱۹/۱۰/۱۳۹۱) صحبت ایشان در سال ۱۳۹۲ بعد از حوادثی که در منطقه به‌‌‌وجود آمد: « البتّه تمام نشده؛ خیال میکنند که آن را سرکوب کردند، به نظر ما سرکوب نشده؛ یک پیچ تاریخی بود که منطقه در حال عبور از این پیچ تاریخی است؛ هنوز سرنوشت آن نهایی نشده؛» (۱۷/۰۷/۱۳۹۲) در مسیر فرمایشات ایشان از سال ۱۳۷۰ بحث پیچ تاریخی و قرار گرفتن در آن همچنان وجود دارد. « شرایط جهانی روزبه‌روز دارد تغییر پیدا میکند. به‌روز باشید، [تحلیل] حوادث را در حیطه‌ی ذهن خودتان و در حیطه‌ی فکر خودتان حاضر و موجود داشته باشید. عزیزان من! ما امروز یا مواجه با یک پیچِ تاریخیِ مهم هستیم یا در دلِ یک پیچِ تاریخیِ مهم داریم حرکت میکنیم؛ این دوّمی شاید درست‌تر باشد. دنیا دارد تغییر میکند، [آن هم] تغییرات اساسی؛ تغییرات اساسی و بزرگ را نمیشود در ظرف یک هفته و یک ماه و یک سال فهمید؛ اینها بتدریج انجام میگیرد. باید مسلّط باشید ببینید در دنیا چه دارد اتّفاق می‌افتد، در کشور چه اتّفاقی دارد می‌افتد.» (۲۲/۱۰/۱۴۰۱).
وی به بیانات رهبر معظم انقلاب(مدظله العالی) بعد از آغاز جنگ بین اوکراین و روسیه اشاره کرد و گفت: سه هفته بعد از آغاز جنگ اوکراین و روسیه که همه آن را یک درگیری کوتاه‌‌‌مدت می‌‌‌دیدند، ولی همچنان ادامه دارد، فرمودند: «رویدادهای سیاسی و نظامی در این روزها، تشکیل‌دهنده‌ی بخشی از همان پیچ تاریخی جهان است که گمان آن رفته بود. نخبگان و زبدگان ملت بزرگ ما در این مرحله، حامل مسئولیت‌های ویژه‌اند. شناخت جبهه‌بندی‌ها و صف‌آرائی‌ها و انتخاب موضع درست، مسئولیت کوتاه‌مدت، و آمادگی برای نقش‌آفرینی در تحولات به سود جبهه‌ی حق، وظیفه‌ی میان‌مدت آنان است. شما جوانان عزیز می‌توانید در هر دو بخش بدرخشید و امید به انجمن‌هائی را که مزیّن به نام مبارک اسلام است، بارور نمایید.» (۲۱/۱۲/۱۴۰۰) یعنی این تحولات آنقدر مؤثر است که بخشی از تحولات پیچ تاریخی است، که باید اولاً آن را بشناسید و موضع درستی اتخاذ کنید و ثانیً در این پیچ تاریخی اثرگذار باشید. « بنده مدّتی قبل گفتم که دنیا در معرض یک تحوّل سیاسی مهم است؛ یعنی وضع نظم جهانی در حال تغییر است که خب حالا این حرف دارد از جاهای مختلف شنیده میشود، تکرار میشود. من امروز میخواهم عرض بکنم که این تحوّل جهانی خوشبختانه در جهت تضعیف جبهه‌ی دشمنان جمهوری اسلامی است؛ این چیز مهمّی است. اوّلاً تحوّلات خیلی سریع دارد انجام میگیرد؛ خیلی باسرعت؛ ثانیاً با همین خصوصیّتی که گفتم، [یعنی] در جهت تضعیف آن جبهه است؛…» (۱۵/۰۱/۱۴۰۲) « ما فصل مُشبعی را حرکت کرده‌ایم؛ این سربالایی، این شیب تند را عبور کرده‌ایم، به قلّه‌ها نزدیک شده‌ایم. نباید خسته بشویم. امروز روز خسته شدن نیست، روز ناامید شدن نیست؛ امروز روز شوق است، روز امید است، روز حرکت است؛…» (۲۶/۰۵/۱۴۰۲) « اراده‌ی قوی لازم است تا در مقابل این جاذبه‌های شیطانی بتوانید مقاومت کنید. اگر مقاومت کردید آن وقت قله را فتح خواهید کرد. کاری که از بعد از زمان رسول خدا تا امروز انجام نگرفت. قله‌ی حاکمیت دین خدا، حاکمیت حق، حاکمیت عدل، قله‌ی رسیدن به مقصود و غرض از خلقت انسانی که عبارت باشد از تکامل انسان، کمال بشری به این قله خواهید رسید. این کار، کار شماست.» ( شهریور ۱۴۰۲) اتفاق این نیست که ما کشور را از سختی‌‌‌ها عبور خواهیم داد و عدالت در کشور حاکم خواهد شد و … مسأله خیلی فراتر از اینهاست. با این نگاه، ما با یک پدیده و انقلاب مواجهیم که متناسب با این کار عظیمی است که شروع کردیم و این مأموریت عظیم، دشمنی‌‌‌های عظیمی در مقابل آن وجود دارد. اگر هدفی بزرگ اعلام شد ولی کسی با وی دشمنی نکرد، این هدف شاید در گفتار بزرگ بوده وگرنه خطری برای رقیب ایجاد نکرده است.
رئیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری(مدظله‌العالی) در دانشگاه‌ها، گفت: «ویلیام برنز»- رئیس سازمان اطلاعات مرکزی ایالات متحده آمریکا(سیا) – در خصوص تحولات گفته است: «آمریکا دیگر در رقابت‌های راهبردی دنیا حائز «برتری بلامنازع» نیست. وی کلید امنیت اسرائیل و منطقه خاورمیانه را نحوه مواجهه با ایران دانسته است.

ایران با این بحران [جنگ غزه] جسورتر شده و به نظر می‌رسد در همان حال که برنامه اتمی خود را گسترش می‌دهد و به تهاجم روسیه کمک می‌کند، برای جنگ تا آخرین گروه نیابتی هم آماده است.» موضوع به چالش کشده شدن نظم مسلط آمریکا و ابرقدرتی آمریکاست. بعد از جنگ نفتکش‌‌‌ها که در سال ۱۳۶۶ که ناوهای آمریکا قرار شد برای حفاظت از کشتی‌‌‌ها در خلیج فارس وارد شوند. امام(ره) در جلسه‌‌‌ای در منزل خود، وقتی از ورود اولین ناو آمریکایی به خلیج فارس اطلاع پیدا کردند، فرمودند من اگر جای شما بودم اولین ناو را می‌‌‌زدم. می‌‌‌گفتند ای کاش می‌‌‌توانستیم با این نگاه امام(ره) که علاوه بر آن نگاه الهی، یک تجربه میدانی مواجهه با ابرقدرت‌‌‌ها را در صحنه‌‌‌های مختلف داشته، همراهی بیشتری داشته باشیم. ایشان در پیامی که در اواخر جنگ تحمیلی و پس از سقوط هواپیمای مسافربری می‌‌‌دهد، فرمود: «همیشه اینگونه نیست که هواپیما‌های مسافربری ما توسط ناو‌های جنگی شما سرنگون شود؛ که ممکن است فرزندان انقلاب ناو‌های جنگی شما را به قعر آب‌های خلیج فارس بفرستند.» (صحیفه حضرت امام ج ۲۱ ص ۷۵ و ۷۶) زمانی که امام(ره) این فرمایش را داشتند، ما در اوج محدودیت ومظلومیت بودیم. هواپیمای مسافربری را می‌‌‌زدند و در عین حال قلدری نیز می‌‌‌کردند. رسماً جنایت می‌‌‌کردند و بدهکار کسی هم نبودند. در آن فضا امام(ره) فرمود همیشه اینچنین نخواهد بود. اما امروز چنین است که به محض این‌‌‌که مقداری تنش بالا می‌‌‌گیرد، ناوهای آمریکایی سعی می کنند فاصله هزار کیلومتری را با سواحل ایران رعایت کنند. چون ورود جمهوری اسلامی ایران را دیده‌‌‌اند. در حوادث اخیر نیز، هم پیام داده‌‌‌اند و هم پیام گرفته‌‌‌‌‌‌اند. این صحنه‌‌‌آرایی‌‌‌ها و مواجهه‌‌‌ها در سطح توانی که جبهه طاغوت دارد، با ما در حال انجام است.
وی با بیان اینکه رکن قدرت جمهوری اسلامی، همراهی و اتحاد جدی عموم جامعه با رهبری است، گفت: در فضای عمومی، جریان جدی بی‌‌‌انگیزه‌‌‌ کردن جوانان، نا امیدسازی، سیاه‌‌‌نمایی، سلب اعتماد و به چالش جدی کشیدن رکن اصلی قدرت انقلاب اسلامی که همان حضور مردم در تمام این تحولات است را شاهدید. رکن قدرت جمهوری اسلامی یا تفاوتی که این اتفاق و پدیده انقلاب اسلامی با تمام تحولات حق‌‌‌طلبانه که در طول تاریخ اتفاق افتاده، چه در زمان امیرالمؤمنین(ع)، چه در دوره اباعبدالله الحسین(ع) چه دردوره زیدبن شهید و دیگرانی که حرکت کردند، چیزی که متمایز کننده این تحول در ایران اسلامی با همه تحولات پیشین است، موضوع همکاری و همراهی و اتحاد جدی عموم جامعه با رهبری است. همان چیزی که در زمان امام علی(ع) و امام حسین و حسین(ع) موجود نبود. امام راحل می فرماید: « من با جرأت مدعی هستم که ملت ایران و توده میلیونی آن در عصر حاضر بهتر از ملت حجاز در عهد رسول الله – صلی الله علیه و آله – و کوفه و عراق در عهد امیرالمؤمنین و حسین بن علی – صلوات الله و سلامه علیهم – می‌باشند.» (صحیفه امام، ج۲۱، ص۴۱۰) امام(ره) اهل غلو نبود. امام(ره) بی‌‌‌تعارف‌‌‌ترین فرد است. پیامی از طرف امام(ره) برای تسلیت فوت فرزند یکی از بزرگان آماده کرده‌‌‌ بودند که در آن نوشته شده بود ….به شدت متأثر شدم، اما امام(ره) فرمودند اینگونه ننویسید، چراکه "به شدت" متأثر نشدم. یا مورد دیگر اینکه، زمانی‌‌‌که خانمی در رادیو اعلام می‌‌‌کند که خانم فاطمه زهرا(س) الگو نیست و « اُشین» می‌‌‌تواند الگو باشد، امام بدون هیچ ملاحظه‌‌‌ای این زن را مهدورالدم اعلام می‌‌‌کند و نیز کسی‌‌‌که این صدا را پخش کرده اگر می‌‌‌دانسته که چه می‌‌‌کند او نیز همین حکم را دارد. ایشان برای سلمان رشدی نیز همین‌‌‌گونه ورود کردند. در عزل آقای منتظری فرمودند: « من کار به تاریخ و آنچه اتفاق می‌ افتد ندارم؛ من تنها باید به وظیفۀ شرعی خود عمل کنم. من بعد از خدا با مردم خوب و شریف و نجیب پیمان بسته‌ ام که واقعیات را در موقع مناسبش با آنها در میان گذارم.» ( صحیفه امام، ج۲۱، ص۳۳۰-۳۳۲).
حجت الاسلام والمسلمین دکتر رستمی اظهار کرد: عزیزان و فرماندهان عرصه جنگ نرم! آیا ما فرماندهیِ متناسب با این صف‌‌‌آرایی داریم یا خیر؟ ما متناسب با این صف‌‌‌آرایی ورود کردیم. لازم است هم خودمان و هم کسانی که در حوزه اثر و تأثّر از ما هستند را مجدد بازخوانی کنیم. در یک جبهه‌‌‌ای قرار داریم که یک خاکریز بزرگ آن، انتخابات است. انتخاباتی که بعد از فتنه ۱۴۰۱ و بعد از جنگ بزرگ جهانیِ علیه انقلاب اسلامی و به دنبال مشروعیت‌‌‌زدایی از انقلاب اسلامی و نظام اسلامی است، اتفاق افتاد. آیا متناسب با آن آماده هستیم یا خیر؟ با صحنه‌‌‌ای به نام انتخابات روبه رو هستیم. هر کجا که بشود کاری برای انقلاب انجام داد، اگر کوتاهی شود، فردا جوابی نخواهیم داشت.

بعد از اتفاقات گذشته، در مواجهه با دانشجویان و کسانی که زبان و بیانی برای اثرگذاری دارند، در نظام و انقلاب و کشور در معرض اولین صحنه رویارویی هستیم که دنیا به آن نگاه می‌‌‌کند. لذا بایستی اول خودمان مجهز باشیم و ثانیاً تمام توان و وُسع را برای به میدان کشاندن هر مقدار نیرویی که در این میان، جبهه حق را یاری می‌‌‌کند، به‌‌‌کار گیریم. جبهه حق، یعنی تمام کسانی‌‌‌که به جریان تنور انتخابات می‌‌‌دمند و مشارکت ایجاد می‌کنند، که هم‌‌‌جبهه و هم‌‌‌رزم شما هستند. صحنه واقعی را آن مشارکتی رقم خواهد زد که دنیا قرار است به آن مشارکت، نگاه، ارزیابی و مواجهه داشته باشد. البته به فضل خداوند و امدادهای الهی در همه صحنه‌‌‌ها امیدوار هستیم و هر آنچه که رقم می‌‌‌خورد، همان نصرت الهی است.
وی با بیان اینکه اگر استعداد و بضاعت خود را در همه عرصه‌‌‌ها بنگریم، آورده‌‌‌های ما در برابر پیروزیی که خداوند عنایت می‌‌‌کند ناچیز است، گفت: چون خداوند از ما خواسته است که ما تلاش خود را انجام دهیم. «وَلَیَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ» (سوره حج، آیه۴۰) « و خداوند کسانی را که یاری او کنند، یاری می‌کند.» نصرت نیز از ناحیه خداوند است. « وَمَا النَّصْرُ إِلَّا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ» (سوره آل عمران، آیه۱۲۶) همچنین خداوند وعده داده است: « إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ» ( سوره محمد، آیه۷) « اگر خدا را یاری کنید، شما را یاری می‌کند.» در این عرصه، مطمئن و امیدوار باید وارد شد و عبور از این صحنه با فضل خداوند و تأییدات الهی، عرصه‌‌‌های جدیدی را برای عبور از مشکلات محدود برای حرکت به سمت قله‌‌‌ها و افق‌‌‌های بلند را خواهد داشت.

رئیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری(مدظله‌العالی) در دانشگاه‌ها اظهار کرد: معاونت آموزش، تحولاتی را در دروس معارف ایجاد کردند؛ چهار تحول طراحی شده است. نشستی با پیشکسوتان در تدریس دروس معارف، مسؤولین این حوزه، سیاست‌‌‌گذاران و مجموعه‌‌‌ای از افراد، از تألیف تا تدریس و از سیاست‌‌‌گذاری تا اداره برگزار شد و جمع‌‌‌بندی حاصل شد که چهار محور تحولی برای دروس معارف داشته باشیم. اولاً در دروس معارف ابایی نداشته باشیم که به شکل جدیدی برسیم. حتی اصرار بر این‌‌‌که درس باید اندیشه، اخلاق و انقلاب اسلامی و … باشد، بر روی عناوین، سرفصل‌‌‌ها و متن، اصراری بر تحفّظ آنچه تاکنون بوده است نداریم و متناسب با نیازها بایستی تحول ایجاد شود. گزارشی از مدیران و مسؤولان آموزش و پرورش از دروس معارف دبیرستان دریافت شد، وضعیت‌‌‌سنجی از باورها و دینداری دانش آموزان ارائه دادند؛ و بدین گونه به بررسی ورودی‌‌‌های دانشگاه و تفکرات و آموزش‌‌‌های آنها پرداختیم. متناسب با آن در هیچ عرصه‌‌‌ای از تحول ابایی نداریم. تحول در وضع مدرسان و معلمان دروس معارف؛ هم آموزش، هم مهارت‌‌‌افزایی و هم جذب در جریان هیأت علمی و هم نظام ارتقاء آنان متناسب با مأموریتی که در دروس معارف تعریف می‌‌‌شود. لازم است آئین‌‌‌نامه متناسب با هر کدام تعریف شود. تحول در روش ارائه؛ شاید به این نتیجه برسیم که بخشی از دروس معارف به عنوان بخش عملی، جزء وظایف دانشگاه باشد و دانشگاه موظف باشد که امکانات را در اختیار قرار دهد. و قسمت آخر که تحول در ساختار است؛ آیا وضعیت گروه معارف نسبت به دانشگاه و نهاد، وضعیت مطلوبی دارد یا خیر؟ به عنوان نمونه در یکی از دانشکده‌‌‌ها در دانشگاه آزاد، توافق‌‌‌نامه‌‌‌ای امضا شد مبنی بر این‌‌‌که گروه معارف از سطح گروه، به دانشکده ارتقاء پیدا می‌‌‌کند و شامل دروس معارف و دروس عمومی دانشگاه مانند ادبیات فارسی می‌‌‌شود. رئیس این دانشکده مانند مدیر گروه معارف با نظر نهاد و از اعضای گروه معارف انتخاب می‌‌‌شود. خداوند توفیق دهد در این عرصه‌‌‌ای که بسیار امیدواریم بر اساس وعده‌‌‌هایی که داده شده و بر اساس باوری که به تحقق این وعده‌‌‌ها داریم، شاهد عصر حاکمیت حق و عدل و قله نهایی حرکت بشریت به سمت عبودیت الهی و رهایی از قیود بت‌‌‌های درون و بیرون باشیم و متصل شویم و تکلیف و مأموریت خود را در آن عرصه چه برای تحقق و چه برای نقش‌‌‌آفرینی انجام دهیم.

پایان پیام/