وبلاگ
هر آن چیزی که باید درباره تورم بدانید

هر آن چیزی که باید درباره تورم بدانید

تورم

تورم، افزایش قیمت است که می‌توان آن را به عنوان کاهش قدرت خرید در طول زمان تعریف کرد و نرخ کاهش قدرت خرید را می‌توان در افزایش میانگین قیمت سبد کالا‌ها و خدمات در یک دوره زمانی مشاهده کرد. افزایش قیمت که اغلب به صورت درصد بیان می‌شود، به این معنی است که با یک واحد ارز می‌توان کمتر از دوره‌های قبل خرید کرد. نقطه مقابل آن یعنی تورم منفی، زمانی رخ می‌دهد که قیمت‌ها کاهش و قدرت خرید افزایش یابد. در این مطلب از رده به هر آن چیزی که باید درباره تورم بدانید می‌پردازیم.

مفهوم تورم

در حالی که اندازه‌گیری تغییرات قیمت تک تک محصولات در طول زمان کاری آسان بوده، اما نیاز‌های انسان فراتر از یک یا دو محصول است. افراد برای داشتن یک زندگی راحت به مجموعه‌ای بزرگ و متنوع از محصولات و خدمات (مواد غذایی، مسکن، سوخت، آب و برق، حمل و نقل، مراقبت‌های بهداشتی، سرگرمی و غیره) نیاز دارند. هدف تورم اندازه‌گیری تأثیر کلی تغییرات قیمت بر مجموعه متنوعی از محصولات و خدمات است. این امر نمایان‌گر تأثیر و پیامد افزایش سطح قیمت کالا‌ها و خدمات در یک اقتصاد طی یک دوره زمانی مشخص است.

افزایش قیمت یعنی با یک واحد پول، کالا و خدمات کمتری می‌توان خرید. کاهش قدرت خرید بر هزینه‌های زندگی عموم مردم تأثیر می‌گذارد که در نهایت منجر به کاهش رشد اقتصادی می‌شود. از نظر اقتصاددانان، تورم پایدار زمانی رخ می‌دهد که رشد عرضه پول در یک کشور بیشتر از رشد اقتصادی باشد. برای مقابله با این امر، بانک مرکزی هر کشور اقدامات لازم را برای مدیریت عرضه پول و اعتبار انجام می‌دهد تا تورم را در محدوده مجاز نگه دارد.

پول‌گرایی یک نظریه رایج است که رابطه بین تورم و عرضه پول در یک اقتصاد را توضیح می‌دهد. مثلاً بعد از فتح امپراتوری‌های آزتک و اینکا توسط اسپانیا، مقادیر زیادی طلا و به ویژه نقره به اقتصاد اسپانیا و سایر اقتصاد‌های اروپایی سرازیر شد. از آن جایی که میزان عرضه پول به سرعت افزایش یافت، ارزش پول کاهش پیدا کرد و باعث رشد سریع قیمت‌ها شد.

علل تورم

ریشه تورم افزایش عرضه پول است، اگرچه این می‌تواند از طریق مکانیزم‌های مختلف در اقتصاد انجام شود. عرضه پول یک کشور می‌تواند توسط مقامات پولی یک کشور (بانک مرکزی) از طریق چاپ و اهدای پول بیشتر به شهروندان (پرداخت یارانه)، کاهش ارزش قانونی ارز رایج و یا دیگر موارد افزایش بیابد. در همه این موارد، پول در نهایت قدرت خرید خود را از دست می‌دهد. تورم ایجاد شده را به سه دسته می‌توان تقسیم کرد: تورم ناشی از فشار تقاضا، تورم ناشی از فشار هزینه و تورم ناشی از افزایش دستمزد.

تورم ناشی از فشار تقاضا

این نوع تورم زمانی رخ می‌دهد که افزایش عرضه پول و اعتبار منجر به افزایش تقاضای کلی برای کالا‌ها و خدمات با سرعتی بیشتر نسبت به ظرفیت تولید اقتصادی شود. با افزایش تقاضا، قیمت بالا می‌رود. وقتی مردم پول بیشتری داشته باشند، شاخص احساسات مصرف‌کننده مثبت می‌شود. این امر به نوبه خود منجر به افزایش تمایل مصرف‌کنندگان به خرج کردن شده و سطح قیمت‌ها بالا می‌رود. به این ترتیب یک شکاف بین میزان تقاضا و عرضه ایجاد می‌شود (عرضه کم و تقاضای زیاد) که در نهایت موجب افزایش قیمت می‌شود.

تورم ناشی از فشار هزینه

این نوع تورم بر اثر افزایش قیمت فرآیند تولید ایجاد می‌شود. وقتی اضافات عرضه پول و اعتبار به بازار‌های کالا یا سایر دارایی‌ها منتقل می‌شود، هزینه انواع کالا‌های واسطه‌ای افزایش می‌یابد. این موضوع به خصوص زمانی مشهود است که یک شوک اقتصادی منفی به عرضه کالا‌های مهم وارد شود.

به این ترتیب، قیمت محصولات و خدمات نهایی افزایش یافته و هزینه مصرف‌کنندگان بیشتر می‌شود. مثلاً وقتی سطح عرضه پول گسترده‌تر می‌شود، سفته بازی در قیمت نفت افزایش می‌یابد. این یعنی هزینه‌های انرژی می‌تواند افزایش یابد و مصرف‌کنندگان مجبور به پرداخت پول بیشتری شوند.

تورم ناشی از افزایش دستمزد

این نوع تورم به انتظارات مردم از ادامه روند نرخ تورم فعلی در آینده مربوط است. با افزایش قیمت کالا‌ها و خدمات، مردم ممکن است انتظار افزایش مداوم را در آینده با همین نرخ فعلی داشته باشند. به این ترتیب کارگران حقوق و دستمزد بیشتری طلب می‌کنند تا همچنان زندگی نسبتاً عادی‌ای داشته باشند. افزایش دستمزد آن‌ها منجر به افزایش قیمت کالا‌ها و خدمات می‌شود و این چرخه که در آن یک عامل باعث تقویت عامل دیگر می‌شود و برعکس، ادامه پیدا می‌کند.

انواع شاخص قیمت

بسته به مجموعه انتخابی کالا‌ها و خدمات مورد استفاده، چندین نوع سبد کالا به عنوان شاخص قیمت محاسبه می‌شوند. شاخص‌های قیمتی که معمولاً مورد استفاده قرار می‌گیرند، شاخص قیمت مصرف‌کننده (CPI) و شاخص قیمت عمده فروشی (WPI) هستند.

شاخص قیمت مصرف‌کننده (CPI)

شاخص قیمت مصرف‌کننده معیاری است برای نمایش میانگین قیمت موزون شده سبدی از کالا‌ها و خدمات مربوط به نیاز‌های اولیه مصرف‌کننده. این نیاز‌ها شامل حمل و نقل، خوراک و مراقبت‌های پزشکی است. شاخص قیمت مصرف‌کننده با در نظر گرفتن تغییرات قیمت برای هر کالا در سبد از پیش تعیین شده و میانگین آن بر اساس وزن نسبی آن‌ها در کل سبد محاسبه می‌شود. قیمت‌های در نظر گرفته شده، قیمت‌های خرده‌فروشی هر کالا است که شهروندان می‌توانند بخرند. تغییرات در CPI برای ارزیابی تغییرات قیمت مرتبط با هزینه زندگی مورد استفاده قرار می‌گیرد و همین امر آن را به یکی از رایج‌ترین آمار‌های مورد استفاده برای شناسایی دوره‌های مثبت یا منفی تورم تبدیل کرده است.

شاخص قیمت عمده فروشی (WPI)

شاخص قیمت عمده فروشی یکی دیگر از معیار‌های محبوب اندازه‌گیری تورم است که تغییرات قیمت کالا‌ها را در مراحل قبل از رسیدن به سطح خرده‌فروشی اندازه‌گیری می‌کند و به عنوان مثال می‌تواند شامل مواردی از جمله قیمت پنبه برای پنبه خام، نخ پنبه، کالا‌های پنبه‌ای خاکستری و لباس‌های پنبه‌ای ‌شود. اگرچه بسیاری از کشور‌ها و سازمان‌ها از شاخص قیمت عمده فروشی استفاده می‌کنند، اما برخی کشورها مانند ایالات متحده، از شاخص مشابهی به نام شاخص قیمت تولیدکننده (PPI) استفاده می‌کنند.

شاخص قیمت تولید‌کننده (PPI)

شاخص قیمت تولید‌کننده مجموعه‌ای از شاخص‌هاست که میانگین تغییر قیمت‌های فروش ارائه شده توسط تولیدکنندگان داخلی کالا‌ها و خدمات واسطه‌ای را در طول زمان اندازه‌گیری می‌کند. شاخص قیمت تولید‌کننده تغییرات قیمت را از دیدگاه فروشنده اندازه‌گیری می‌کند و با شاخص قیمت مصرف‌کننده که تغییرات قیمت را از دیدگاه خریدار اندازه‌گیری می‌کند، متفاوت است.

در همه انواع شاخص‌ها ممکن است که افزایش قیمت یک جزء (مثلاً روغن)، روند کاهش قیمت در یک جزء دیگر (مثلاً گندم) را تا حدی خنثی کند. به طور کلی، هر شاخص نشان دهنده میانگین تغییر قیمت موزون شده برای اجزای معین است که ممکن است در کل اقتصاد، بخش یا سطح کالا اعمال شود.

فرمول اندازه‌گیری تورم

با انواع شاخص‌های قیمت معرفی شده می‌توان ارزش تورم را بین دو ماه (یا سال) خاص محاسبه کرد. با این که ماشین حساب‌های زیادی برای محاسبه تورم در پورتال‌ها و وبسایت‌های مالی مختلف در دسترس هستند اما همیشه بهتر است که روش پایه را به یاد داشته باشید و از صحت نتایج محاسبات اطمینان حاصل کنید.

از لحاظ ریاضی، نرخ تورم به صورت درصدی به شکل زیر محاسبه می‌شود:

نرخ تورم درصدی = (مقدار شاخص CPI نهایی/مقدار CPI اولیه) × ۱۰۰

بر فرض مثال، اگر کنجکاوید بدانید قدرت خرید با ده هزار دلار در سپتامبر ۱۹۷۵ با سپتامبر ۲۰۱۸ چه تغییری کرده است. می‌توانید داده‌های شاخص قیمت را در پورتال‌های مختلف به صورت جدولی پیدا کنید. از آن جدول، ارقام مربوط به شاخص قیمت مصرف‌کننده را برای دو ماه داده شده انتخاب کنید. برای سپتامبر ۱۹۷۵، 54.6 (مقدار شاخص قیمت مصرف‌کننده اولیه) و برای سپتامبر ۲۰۱۸، 252.439 (مقدار شاخص قیمت مصرف‌کننده نهایی) است. با جایگذاری این ارقام در فرمول ارائه شده، نرخ تورم به صورت درصدی به دست می‌آید:

(252.439/54.6) * 100 = (4.6234) * 100 = 462.34%

از آن جایی که می‌خواهید ارزش واقعی ده هزار دلار در سپتامبر ۱۹۷۵ را با سپتامبر ۲۰۱۸ مقایسه کنید، نرخ تورم را در مقدار مورد نظر ضرب کنید تا تغییرات ارزش دلار به دست آید:

4.6234 * $10,000 = $46,234.25

به این ترتیب می‌بینید که ارزش ده هزار دلار در سپتامبر ۱۹۷۵ معادل 46234.25 دلار در سپتامبر ۲۰۱۸ بوده است. در واقع اگر یک شهروند آمریکایی با ده هزار دلار سبدی از کالا‌ها و خدمات (همان‌طور که در تعریف CPI گنجانده شده است) در سال ۱۹۷۵ خریداری کرده باشد، همان سبد در سپتامبر ۲۰۱۸ برای او 46234.25 دلار هزینه خواهد داشت.

مزایا و معایب تورم

بسته به سرعت تغییری که ایجاد می‌شود، تورم را می‌توان به عنوان یک عامل خوب یا بد تعبیر کرد.

مزایا

1.منجر به افزایش ارزش و قیمت فروش مجدد دارایی‌ها می‌شود

صاحبان دارایی‌های مشهود (زمین، ساختمان و غیره) به تورم علاقه‌مند هستند چون قیمت دارایی‌هایشان افزایش می‌یابد و می‌توانند آن‌ها را با نرخ بالاتری بفروشند.

2.سطح بهینه تورم باعث تشویق مردم به خرج کردن می‌شود

داشتن یک سطح مطلوبی از تورم برای تشویق به خرج کردن به جای پس انداز بهتر است. اگر قدرت خرید پول طی زمان کاهش بیابد، شاید انگیزه بیشتری برای بلافاصله خرج کردن به جای پس‌انداز و خرج کردن در زمانی دیگر ایجاد شود.

معایب

1.خریداران باید هزینه بیشتری برای کالا‌ها و خدمات بپردازند

تورم برای افرادی که دارایی‌هایی مانند پول نقد یا اوراق قرضه دارند، مطلوب نیست. چون ارزش واقعی دارایی‌های آن‌ها از بین می‌رود. از این رو سرمایه‌گذارانی که می‌خواهند در برابر آسیب‌های ناشی از تورم در ‌امان بمانند باید در طلا، خودرو و املاک و مستغلات سرمایه‌گذاری کنند.

2.قیمت‌گذاری‌های بالا را به اقتصاد تحمیل می‌کند

نرخ تورم بالا و متغیر می‌تواند هزینه‌های عمده‌ای را بر اقتصاد تحمیل کند. کسب‌وکار‌ها، کارگران و مصرف‌کنندگان باید در تصمیم‌گیری‌ها برای خرید، فروش و برنامه‌ریزی خود، تأثیرات افزایش قیمت‌ها را در نظر بگیرند. این موضوع یک عامل ناپایدار اضافی برای اقتصاد به شمار می‌رود چون می‌تواند موجب گمانه‌زنی‌های اشتباه درباره نرخ تورم آینده شود.

حتی نرخ تورم پایین و باثبات که برخی آن را بهینه می‌دانند، ممکن است باعث ایجاد مشکلات جدی در اقتصاد شود. دلیل آن این است که پول جدید چگونه، کجا و چه زمانی وارد اقتصاد می‌شود. هر زمان که پول و اعتبار جدید وارد اقتصاد می‌شود، همیشه در دست افراد خاص یا شرکت‌های تجاری قرار می‌گیرد. فرآیند تعدیل سطح قیمت به عرضه پول جدید، زمانی ادامه می‌یابد که آن‌ها پول جدید را خرج کنند و از دستی به دست دیگر و حسابی به حساب دیگر در اقتصاد بچرخد.

3.قیمت برخی کالاها را بلافاصله و برخی دیگر را بعداً افزایش می‌دهد

در مراحل اولیه، تورم قیمت برخی اقلام را بلافاصله و برخی دیگر را تدریجاً افزایش می‌دهد. این تغییر متوالی در قدرت خرید و قیمت‌ها (که به اثر Cantillon معروف است) به این معنی است که روند تورم نه تنها سطح عمومی قیمت‌ها را در طول زمان افزایش می‌دهد، بلکه قیمت‌های نسبی، دستمزد‌ها و نرخ بازده را نیز تدریجاً تغییر می‌دهد. اقتصاددانان به طور کلی می‌گویند که تحریف قیمت‌های نسبی و دور شدن از تعادل به نفع اقتصاد نیست و حتی اقتصاددانان اتریشی معتقدند که این فرآیند محرک اصلی در ایجاد چرخه‌های رکود اقتصادی است.

کنترل تورم

تنظیم‌کننده مالی یک کشور مسئولیت مهم کنترل تورم را بر عهده دارد. این امر با اجرای اقداماتی از طریق سیاست پولی انجام می‌شود که به اقدامات بانک مرکزی یا سایر کمیته‌هایی که اندازه و نرخ رشد عرضه پول را تعیین می‌کنند، اشاره دارد. مثلا در ایالات متحده آمریکا، اهداف سیاست پولی فدرال رزرو شامل داشتن نرخ بهره بلندمدت در سطح متوسط، ثبات قیمت و حداکثر اشتغال است. هر یک از این اهداف برای ایجاد یک محیط مالی باثبات در نظر گرفته شده است. فدرال رزرو به وضوح اهداف بلندمدت تورم را به منظور حفظ پایداری نرخ تورم در درازمدت که تصور می‌شود برای اقتصاد مفید است، اعلام می‌کند.

مقامات پولی در شرایط سخت اقتصادی اقدامات خاصی انجام می‌دهند. مثلا بعد از بحران مالی سال ۲۰۰۸، فدرال رزرو ایالات متحده نرخ‌های بهره را نزدیک به صفر نگه داشت و یک برنامه خرید اوراق قرضه به نام تسهیل کمی (QE) را ایجاد کرد. برخی از منتقدان مدعی شدند که این برنامه باعث افزایش تورم در دلار آمریکا می‌شود اما تورم در سال ۲۰۰۷ به اوج خود رسید و طی هشت سال آینده به طور پیوسته کاهش یافت. دلایل پیچیده زیادی وجود دارد که چرا تسهیل کمی منجر به تورم مثبت یا ابر تورم نشد، اگرچه ساده‌ترین توضیح این است که رکود خود موجب ایجاد یک محیط کاهش دهنده تورم شده بود و تسهیل کمی اثرات آن را تقویت می‌کرد.

نمونه‌ای از تورم شدید

از آن جایی که همه ارز‌های جهانی پول فیات (پول بدون پشتوانه) هستند، عرضه پول می‌تواند به دلایل سیاسی سریعاً افزایش یابد و در نتیجه سطح قیمت‌ها بالا رود. معروف‌ترین مثال آن، تورم شدیدی است که در اوایل دهه ۱۹۲۰ در جمهوری وایمار آلمان رخ داد. کشور‌هایی که در جنگ جهانی اول پیروز شدند، از آلمان طلب غرامت کردند و این کشور نمی‌توانست آن را با ارز ملی خود پرداخت کند. آلمان سعی کرد با چاپ اسکناس ملی خودش و خرید ارز خارجی با آن‌ها، بدهی‌های خود را پرداخت کند.

این سیاست موجب کاهش سریع ارزش مارک آلمان و ایجاد ابر تورم شد. مصرف‌کنندگان آلمانی سعی کردند پول خود را در سریع‌ترین زمان ممکن خرج کنند چون می‌دانستند که اگر بیش از این منتظر بمانند، ارزش پول‌شان کمتر و کمتر خواهد شد. پول بیشتر و بیشتری به اقتصاد سرازیر شد و ارزش آن به حدی کاهش یافت که مردم دیوار‌های خود را با اسکناس‌های بی‌ارزش کاغذ می‌کردند. وضعیت مشابهی برای پرو در سال ۱۹۹۰ و برای زیمبابوه در سال‌های ۲۰۰۷ تا ۲۰۰۸ رخ داد.

تورم چه اثراتی دارد؟

تورم می‌تواند از راه‌های مختلفی بر اقتصاد تأثیر بگذارد. مثلاً اگر تورم باعث کاهش ارزش پول یک کشور شود، صادرکنندگان با مقرون به صرفه‌تر کردن کالا‌های خود و قیمت‌گذاری بر اساس ارز کشور‌های خارجی می‌توانند سود بیشتری کسب کنند. از سوی دیگر این امر می‌تواند با گران شدن کالا‌های ساخت خارج به واردکنندگان ضربه بزند. علاوه بر این، تورم بالا باعث تشویق مصرف‌کنندگان به خرج کردن پول‌هایشان می‌شود چون آن‌ها می‌خواهند کالا‌ها را قبل از این که قیمت‌ها بیشتر از این شوند، بخرند. توان خرج کردن یا سرمایه‌گذاری در آینده برای پس‌انداز‌کنندگان به دلیل کاهش ارزش دارایی‌های ذخیره‌ای آن‌ها محدود می‌شود.

چگونه از سرمایه‌مان در برابر تورم محافظت کنیم؟

قیمت سهام بر اثر تورم افزایش می‌یابد و به همین دلیل یکی از بهترین راه‌های محافظتی در برابر تورم به شمار می‌رود. از آن جایی که تقریباً در همه اقتصاد‌های مدرن اضافه شدن به عرضه پول به شکل تزریق اعتبار بانکی از طریق سیستم مالی انجام می‌شود، بسیاری از تأثیرات فوری بر قیمت‌ها در دارایی‌های مالی مانند سهام که به واحد پولی رایج آن اقتصاد قیمت‌گذاری می‌شوند، اتفاق می‌افتد. همچنین اگر با بازار بورس آشنا نیستید و دانش و اطلاعات کافی ندارید، می‌توانید از صندوق‌های سرمایه‌گذاری استفاده کنید. صندوق‌های سرمایه‌گذاری انواع مختلفی دارند و ریسک و بازده هر کدام از آن‌ها متفاوت است. طلا هم یک گزینه محافظتی در برابر تورم به حساب می‌آید و از آن به عنوان دارایی امن یاد می‌شود.

تورم خوب است یا بد؟

افزایش بیش از حد تورم به ضرر یک اقتصاد است، در حالی که تورم بسیار اندک هم خوشایند نیست. بسیاری از اقتصاددانان موافق سطح تورمی حدود ۲% در سال هستند. به طور کلی، تورم بالا به پس‌اندازکنندگان آسیب می‌زند چون قدرت خرید پولی را که ذخیره کرده‌اند از بین می‌برد. با این حال این امر می‌تواند به نفع وام گیرندگان باشد چون در صورت وجود تورم، ارزش بدهی‌های معوق آن‌ها در طول زمان کاهش می‌یابد.

The post هر آن چیزی که باید درباره تورم بدانید appeared first on رده Rade.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *